
فصل اول عکاسی هرمزگان با عنوان پرتره برگزار شد. نمایشگاهی با ابتکار در نحوهی اجرا که حاصل آن ۴۲ تابلو از ۲۴ عکاس بر دیوار نگارخانهی گرمساری بود. انجمن عکاسان هرمزگان با بیش از ۲۰۰ نفر عضو باعث و بانی این حرکت فرهنگی هنری در جهت ارتقای جایگاه عکاسی در استان و کشف استعدادهای تازه بود.
برنامههای مدوّن انجمن عکاسان هرمزگان مؤید آن است که این حرکت در سه فصل باقیمانده از سال هم ادامه خواهد داشت. توجه به توان و ظرفیت عکاسی استان و بهرهگیری از ظرفیتهای بالقوه، هیاتمدیرهی انجمن عکاسان هرمزگان را بر آن داشت تا این رویداد فرهنگی را به کل استان تعمیم دهد. انتخاب عکسها طی یک فرآیند معمول توسط هیاتی سه نفره انجام شد و نهایتاً گالری از اول تیرماه ۱۳۹۴ به مدت ۷ روز پذیرای آثار منتخب بود.
آشکار بود که فاصلهی نهچندان زیاد میان فراخوان و برگزاری نمایشگاه جا را برای خلق ایدههای تازه و ابتکاری باز نمیگذارد و بهناچار بسیاری از شرکتکنندهها دست به دامان آرشیو خود شدند که البته فینفسه اتفاق بدی نیست. شاید بنا بر دلیل فوق بود که اعضای با سابقهی انجمن و عمدتاً فعال در سالهای اخیر چه در سطح نمایشگاه و چه در سطح فضای مجازی علاقه و رغبت یا آرشیوی نادیده برای حضور در این فراخوان نداشتند. با این پیشفرض و با این استدلال که لازمهی شرکت در چنین نمایشگاهی، تولید اثری عکاسانه و ایدهمحور و سرشار از محتوا است، میتوان این عذر را پذیرفت و منتظر حضورشان در فصلهای بعدی بود. عدم استقبال و مشارکت محاسنی هم داشت و آن شرکت تعدادی عکاس تازهکار بود که اولین کار خود را بر دیوار نگارخانه آویختند؛ عکاسانی که خود فراهم شدن زمینهی حضورشان را مایهی دلگرمیو اشتیاق به انجام کارهای بهتر میدانستند.
این جریان شکلی ماجرا بود؛ اما بحث شیرین محتوا، خلاقیت و ایده تا چه اندازه در آثار راهیافته به نمایشگاه بود خود حدیثی دیگر است. مبحثی که آن را باید با چند پیشفرض گره زد. خلاقیت و ایدهپردازی و رسیدن به «دیدِ عکاسانه» در ژانر عکس از آن مباحثی است که نه تنها در سطح استان بلکه در کشور هم جا برای پرداخت و واکاوی داشته و دارد. عدم وجود مباحث ریشهای در تولید تفکر و خوراکِ ناشی از نقد در حوزهی عکاسی استان بر کسی پوشیده نیست؛ چون نقد در میدان فعالیتهای هنری پس از تولید اثر معنا مییابد و موجب تفکر و بینش میشود.
آثار فصل اول عکاسی هرمزگان را بایستی در چارچوب و فضای عکاسی استان دید. آثاری مستندگونه، پرترههایی از جنس معمول و در برخی آثار هم دارای ضعف تکنیکی و پردازش. بازخورد مخاطبین نمایشگاه نشانگر آن بود که همین پرترههای مستند و ساده، دل بسیاری از جمله عکاسان پیشکسوت مانند منصور نعیمیرا به دست آورده و موجب تحسین کارها توسط آنها شده است. در مقابل هم به اعتقاد دوستانی دیگر، در نتیجهی عدم دقتِ هیات انتخاب و برگزارکنندگان، آثاری با سطحی نازل بر دیوار رفته بود. آنچه موضوع را تا حدی بغرنج میکند انتظار یک کار خلاقانه، ایدهمند و دارای محتوا از بدنهای فاقد کشش و ناتوان است. حداقل آنکه انجمن عکاسان هرمزگان بهعنوان یکی از متولیان عکس هراندازه هم خلاقیت داشته باشد تنها میتواند زمینهی رشد و بروز استعدادها را فراهم کند ولی آبشخور خلاقیت در تولید اثر را نمیتوان از درون عکاس و زمینهی اجتماعی که در آن رشد میکند خارج دانست.
بیایید فصل اول عکاسی را از دو منظر دیگر نگاه کنیم: از نگاه اول، ادامه یک سنت تکراری، بدون تأثیر و خروجی مناسب. از دید دوم، قطعهای از پازلی پیچیده که برای تکمیل شدن راه دور و درازی پیش رو دارد مگر با جهش و میانبری که حاصل انفجار باشد.
رصد فعالیتهای چند سال اخیر انجمن عکاسان هرمزگان بیانگر آن است که تلاشهایی چند برای خروج از رکود و ایجاد نشاط و رونق در فضای عکاسی استان صورت گرفته است. یکی از این تلاشها، فصل اول عکاسی هرمزگان با موضوع پرتره بود. شکی نیست که کار خلاقانه و با محتوا، حاصل ممارست، تحرک و برداشتن گامهای پیوسته و مداوم است. توقعِ کاری منسجم، ایدهمند و غیرتکراری، بدون بستر و زمینهی اجتماعی و آموزشی آن قطعاً توقعی عجیب و غریب است. به باور من محکوم کردن جریانهای عکاسی از این دست به دلیل تکرار، کمکی به خروج از بنبست در حیطهی هنر عکاسی استان نمیکند. در مقابل معتقدم که خلق اثری بزرگ، حاصل چینش قطعات پازلی است که در طول زمان و در زمینهی فرهنگی و اجتماعی مناسب کامل میشود. عدم ارائهی اثر هر چند ضعیف نه واکنشی بر میانگیزد و نه نقدی. شوربختانه بعد از اتمام هرکدام از جشنوارهها و نمایشگاههای چند سال اخیر، شاهد نقد درست و درمانی نبودهایم؛ انتقادهایی که با استدلال و منطق، روند یک نمایشگاه را ستایش یا نکوهش کند. حتی اگر اندک ستایش یا نکوهشی بوده بدون استدلال و ارائهی راهکار مناسب بوده است.
آقای احسان رضایی فعال هنری در یادداشتی در وبسایت شهر نمایش ملاحظاتی چند دربارهی نمایشگاه فصل اول عکاسی مرقوم فرمودند. یادداشت وی را به ویژه آن بخش که عکاسان را به خلاقیت و چالش انگیزی دعوت میکند به فال نیک میگیرم و امیدوارم مقدمهای بر مباحث انتقادی از جریان عکاسی استان باشد؛ اما ملاحظه ایشان در باب «سهلالوصول بودن رسیدن به جایگاه عکاس» بهعنوان یکی از نکات منفی این نمایشگاه من را بر آن میدارد بگویم که راجع به جایگاه عکاس و حتی عکس دچار سوءتفاهم جدی هستیم. من سعی میکنم با طرح دو سؤال نگاهی به بیانات آقای رضایی داشته باشم. سؤال اول آنکه: عکاس در فضای هنری استان هرمزگان کیست؟ و سؤال دوم آنکه: جایگاه او کجاست؟
آموزههای عکاسی به ما میگوید که عکاس کسی است که جهان را فراتر از دید عموم و از زاویهای عکاسانه میبیند. این دید، او را از عکاسانِ گاهگاهی مانند عموم مردم متمایز میکند. شاید عکسِ یک کاربر عادی که در فضای مجازی به اشتراک گذاشته شده است دارای استاندارهای یک عکس خوب باشد ولی همین گاهگاه بودن و عدم ممارست و فقدان «دیدِ عکاسانه» او را وارد عرصه هنر عکاسی نمیکند. عکاس با برداشت خود از یک سوژه و شاید تلفیق، تغییر و پردازشِ بعدی، تولید فکر و محتوا کرده و ایدهی خود را اجرا میکند. فراموش نکنیم که این یک تعریفِ حداقلی است. قاعدتاً رسیدن به این «دید عکاسانه»، ممارستی همراه با شوق و تلاشی مستمر میخواهد و بایست تجربهها از سر گذراند. آیا هیات انتخاب میتواند کسی را به جایگاه عکاس ارتقاء دهد؟ به نظرم این ایده از آن سوءتفاهمهایی است که ما در جشنوارهها و نمایشگاهها با آن مواجهیم. تائید و انتخاب یک اثر یا مجموعهعکس توسط داوران یا هیات انتخاب کسی را به جایگاه یک عکاس با «دید عکاسانه» ارتقاء نمیدهد اما او را تشویق و امیدوار میکند که میتواند در صورت تلاشِ بیشتر و مستمر به جایگاهِ شایستهی «عکاسِ صاحبِ سبک و ایده»، ارتقاء یابد. صاحبِ عکس یاد میگیرد که تجربههای همچون حضور در یک نمایشگاه میتواند مقدمهی تجربههای جدیتر باشد؛ میتواند او را وارد فضا و اتمسفری کند که با مقایسه کار خود با تجربهی دیگران، جایگاه خود را ارتقاء دهد. بنابراین استدلال، من با این بیان که حضور در یک رویدادی همچون فصلِ عکاسی، «ارتقاء به جایگاه عکاس» است مخالفم؛ اما هیات انتخاب میتواند تسهیلکنندهی این فرآیند باشد. به همین دلیل بود که کار به یک هیات انتخاب سپرده شد تا فارغ از داوری و قضاوت ارزشی، انتخاب کند. مسلماً داوری یعنی رعایت معیارهای حداکثری که هر اثر فاقد این مشخصه باشد، گوی و میدان را میبازد و حتی ممکن است به دلیل دارا نبودن معیارها و مشخصههای حداقلی از میدان طرد شود. به همین دلیل در جشنوارههایی که کار به داور سپرده میشود ممکن است به نظر داوران، هیچ اثری شایستهی برگزیده شدن نباشد.
هدف از تشکیل و سپردن کار بازبینی آثار به «هیات انتخاب» هم همین بود. در ثانی مقایسهی آثار و نتایج این نمایشگاه با جشنوارهای همچون اردیبهشت قیاس معالفارق است؛ چون بنا بر دلایل پیشگفته، هرکدام از این رویدادها دارای مکانیسم ویژهی خود در انتخاب و گزینش آثار هستند.
ملاحظه دیگر جناب آقای رضایی که شگفتی آور بود، انتقاد از پذیرش اعضای جدید توسط انجمن عکاسان بود. بدیهی است در هیچ انجمن فعالی ورود اعضای جدید، راه را بر مشارکت و فعالیت دیگر اعضاء نمیبندد بلکه با ایجاد فضایی مشارکتی و رقابتی، در را به فضاهای جدید میگشاید نه آنکه باعث ریزش اعضای قدیمیاز آن سر بام شود. موافقم که حال فعالیتهای جمعی ما ایرانیان به اندازهی تاریخ چند دهه اخیر ما بد است اما قواعد و اساسنامهی هر انجمنی مانند انجمن عکاسان هرمزگان، ورود اعضای جدید را تنگ نمیکند. آفتی که ما به آن دچاریم عدم وجود روحیهی مشارکت است و انتظار بر تصمیمگیری و تصمیمسازی عدهای مشخص در قالب هیات مدیره؛ بهنحویکه در رویدادی همچون انتخابات اعضای هیات مدیره، بهسختی حدنصاب قانونی حاصل میشود. درهرحال من با بستن در عضویتِ جدید موافق نیستم اما درج شرایط سختگیرانه برای عضویت از جمله «تعهدِ به مشارکت فعال» را لازم می دانم.
در هر حال جای بسی خوشحالی است که تجربه یک فصل از سرگذشت و در آستانه فصلی دیگر از عکاسی هرمزگان هستیم. کاوش و بررسی فعالیتهای انجمنها و تشکلهای عکاسی کشور، اهمیت ایدهی فصل عکاسی را آشکار میکند. فرصتِ مغتنمیکه میتواند به تولید آثاری شایسته و رونق فضای اندیشهورزی بینجامد و جایگاه عکاسی استان هرمزگان را ارتقاء دهد.
* عکسها: سیدعلیهاشمی/ایسنا