
:: نعما م. روشن
اکثر افرادی که با هنر و عکاسی سروکار دارند، معمولا در ابتدای سال جدید، اهدافی برای خود ترسیم میکنند و تصمیم میگیرند که در سال پیشرو به آن اهداف برسند: پروژههای جدید، خواندن کتاب، شرکت در کلاس و کارگاه، یاد گرفتن چیزهای جدید، برگزاری نمایشگاه، برپایی وبسایت شخصی، تهیه پورتفولیو و ….
اما در اغلب موارد این افکار تا پایان فروردین بهتدریج ناپدید میشوند و عادات قدیمیپس از فروردین به سراغ ما میآید و همانها را در سال جدید تکرار میکنیم بدون اینکه به هیچکدام از آن اهدافی که در ذهن ترسیم کرده بودیم، برسیم.
شاید هم زمان انتشار این مطلب در نیمه فروردین ۹۴، بیمناسبت نباشد چون اگر این مطلب را در ابتدای فروردین یا اواخر اسفند میخواندید، هنوز در حال و هوای امیدوارانه اهداف جدید خود بودید؛ اما حالا، دقیقا زمانی است که کسی به ما نهیب بزند که: پس چه شد همه آن فکرها و نقشهها؟ تعیین اهداف برای پیشرفت در هنر به دلیل ذات غیرقابلسنجش، متنوع و ذهنی آن، شاید مشکلتر از سایر مسائل باشد.
سوال این است که بهطور عملی چگونه میتوان به این نقشههای جدید ذهنی پایبند بود و در سال جدید پیشرفت کرد؟ مطمئنا یک متن ساده نمیتواند دوایی برای این درد شایع باشد اما شاید نکاتی که مطرح میشود، بتواند کمککننده باشد.
متنی که میخوانید در اصل نوشته Alain Briot نویسنده و عکاس فاینآرت است که برای سال جدید میلادی نوشته است که با کمیتوضیح اضافه از منابع دیگر (عمدتا ویکیپدیا) بهصورتی که مشاهده میفرمایید، آماده شده تا مفیدتر باشد.
۱- بر روی Vision و نگاه خاص خود تاکید داشته باشید:
Vision روش اختصاصی دید و نگاه شما به دنیا است؛ و به همین علت هم میتواند راهنمای شما باشد. Vision چیزی است که شما میبینید و دیگران نمیبینند. تنها شمایید که میدانید Visionتان چیست و چرا مهم است. وقتی میخواهید برای سال جدید برنامهریزی کنید، اجازه دهید این طرز دید اختصاصی، شما را هدایت کند و نه چیزهای دیگر (مانند انتظارات دیگران، راهی که بقیه میروند، سلیقه برگزارکنندگان جشنوارهها، نوع مسابقات سال آتی، ترسها و …). با این روش، اهدافی که پیریزی میکنید در متن تمام زندگی شما موثر خواهد بود و نهفقط در سال آتی. چنین اهدافی برای شما بااهمیت خواهد بود و پرداختن به آنها لذتبخش. برای مدتهای طولانی برای شما شادیبخش خواهند بود و حتی معنای زندگی را تغییر خواهند داد. به همین دلایل چنین اهدافی با احتمال بیشتری دنبال خواهند شد و برای آنها وقت و تلاش صرف خواهد شد.
۲- اهداف را کاملا مشخص کنید.
هدفهای کلی و مبهم با احتمال زیاد، فراموش خواهند شد. در عوض وقتی هدف کاملا مشخص و قابللمس تعیین شود، راه رسیدن به آنهم واضحتر خواهد بود و احتمال بیشتری دارد که بتوان به آن رسید. بجای اینکه بگوییم در سال جدید میخواهم چیزهای جدیدی در عکاسی یاد بگیرم، باید مشخص کنیم که دقیقا چه چیزهایی میخواهیم یاد بگیریم. بجای اینکه بگوییم در سال جدید میخواهم چند پروژه عکاسی را به پایان ببرم، مشخص کنم این پروژه در چه بازه زمانی و با چه موضوعی باید انجام شود. مشخص کردن این نوع اهداف با استفاده از تجربیات قبلی خود و نیز استفاده ازنظر دیگران، کاملا قابل انجام است.
۳-ضربالاجلهای خود را تعیین کنید.
تعیین هدفهای زیبا خیلی کار امیدبخشی است اما بدون تعیین ضربالاجل، هیچ اتفاقی در سال جدید هم رخ نخواهد داد. ضربالاجل، زمانی است که باید تا آن زمان، کار را به پایان برده باشیم. وقتی ضربالاجل تعیین میکنیم اولا اهدافمان را اختصاصی میکنیم ثانیا تواناییهایمان را در نظر میگیریم و از آرزوهای دورودراز و تخیلی دوری خواهیم کرد. در تعیین زمان نیز باید مشخص و دقیق عمل کنیم؛ مثلا: تا پایان خردادماه باید یک پورتفولیو چاپی از کارهای سال گذشته با چاپ فاینآرت همراه با بیانیه و رزومه استاندارد تهیه کنم. یا: تا پایان تیرماه برای فلان پروژه نیمهکارهام، ۶ عکس بگیرم.
۴- با کارهای سخت شروع کنید و با کارهای سادهتر، خودتان را تشویق نمایید
خیلیها در انجام کارهای روزانه عادت دارند که از کارهای سخت شروع کنند؛ مثلا اگر قرار است ۴ کار مختلف در فلان روز انجام شود، ابتدا از سختترین و مهمترین کار شروع میکنند و سپس کار بعدی ازلحاظ درجه سختی و همینطور تا آخرین کار که سادهترین است و در پایان ساعات کاری انجام میشود. درواقع در پایان روز، سادهترین کار خود میتواند جایزه و تشویقی برای فرد باشد.
در مورد اهداف درازمدت نیز این سیاست میتواند مفید باشد. سال را به چند دوره زمانی تقسیم کنید و کارهایی که قرار است در هر دوره انجام دهید، لیست کنید. سپس سختترینها را در ابتدا شروع کنید و سادهترینها را در آخر دوره بگذارید.
۵-موفقیت را خودتان تعریف کنید.
موفقیت در نظر افراد مختلف، متفاوت است؛ بنابراین خودتان باید مشخص کنید که موفقیت در نظر شما چیست. موفقیت را بر اساس استانداردها و گفتههای دیگران مشخص نکنید. احتمالا آنچه برای شما بهعنوان موفقیت تعیین میکنید با موفقیت دیگران متفاوت است. چون اهداف و نگاه اختصاصی شماست که عامل تعیین مختصات موفقیت است. نگران این تفاوت نباشید. در زمانهای متفاوت، آنچه برای شما اهمیت دارد با آنچه برای دیگران مهم است، متفاوت میتواند باشد و نیازی نیست که همه مانند هم باشیم و مثل هم پیش برویم. آنچه مهم است، پیروی از نگاه اختصاصی است و آنچه شما را راضی و خشنود میکند.
۶-واقعگرا باشید
تنها اهداف واقعگرایانه قابل حصول هستند و بقیه فراموش میشوند. اهداف غیرواقعی، خود میتوانند عاملی برای ناخشنودی و ناراحتی باشند چون حتی فکر کردن به آنهم باعث ناامیدی میشود. ضربالاجلهای غیرواقعی همچنین تاثیری دارند (تا پایان فروردینماه حتما باید یک نمایشگاه اختصاصی بگذارم!)
هدفی واقعگرایانه محسوب میشود که شما میدانید بر اساس زمان و منابعی که در اختیار دارید، قابل حصول است. زمان و منبع دو فاکتور مهم برای رسیدن به اهداف هستند و باید در تعیین آنها در نظر گرفته شوند؛ مثلا منابع برای تهیه یک پروتفولیو آثار سال ۹۳ تا پایان خرداد ۹۴، خودِ عکسهای آماده شده، هزینه چاپ نفیس، هزینه جلد و حواشی است. آیا این منابع تا پایان خرداد در دسترس خواهند بود؟
برای اکثر پروژههای عکاسی، زمان ۶ ماه، واقعگرایانه خواهد بود. عملا تهیه مقدمات کار و اجرای پروژه و نهایی سازی کارها، کمتر از این مدت ممکن نخواهد بود.
۷-کمّیسازی کنید
حتی اگر شرایط موفقیت را خودتان تعیین کنید اما بازهم بالاخره باید مقیاسی داشته باشید که کار را با آن بسنجید. قرار است چه تعداد کار را تا پایان سال با کیفیت خوب چاپ کنید؟ قرار است در فصل بهار به چند سفر عکاسی بروید؟ در سال جاری روی چند پروژه میخواهید کار کنید؟ در فصل تابستان در چند کارگاه میخواهید شرکت کنید؟
۸-بهصورت منظم، پیشرفت خود را بررسی کنید
عادت کنید که بهصورت منظم از خودتان بپرسید که در راه رسیدن به اهدافتان چه کردهاید و چه پیشرفتی داشتهاید. این کار میتواند بهصورت ماهانه، هفتگی یا حتی در برخی کارها بهصورت روزانه انجام شود. میزان پیشرفت خود را بنویسید و همین باعث میشود که برای ادامه کار انگیزه داشته باشید.
این کار باعث میشود که خود را در مسیر ببینید و اهدافی که تعیین کردهاید بهتدریج قابل حصول به نظر برسند. با این کار، اهدافتان بجای ایدههای انتزاعی، به مسائل واقعی تبدیل خواهند شد. با این کار خود را مسئول آن اهداف میبینیم و دیگر از لفظ «شاید» برای اهدافمان استفاده نمیکنیم.
۹- خلاق باشید و نه سبقتجو
سبقت جو یعنی از دیگران جلو بزنید و خلاق یعنی برای رسیدن به اهداف شخصی خود، راههای منحصربهفرد پیدا کنیم. وقتی اساس کارتان رقابت باشد، مرتبا بر دیگران تمرکز خواهید کرد. وقتی اساس کار، خلاقیت باشد، بر خودتان تمرکز خواهید کرد؛ و واقعا هم برای رسیدن به اهداف، آنچه مهم است خودتان هستید. رسیدن به اهدافی که بر اساس ٰVision شخصیتان تعیین کردهاید، ربطی به طرز عملکرد دیگران ندارد. راهی که بر اساس تفکر خلاقانه، کارهای موردنیاز و تلاش شخصی طی میشود، مهم است و نه چیز دیگر.
۱۰-نگران نباشید
ممکن است در مسیر پیش رو، مشکلاتی هم رخ دهد اما صحیح نیست از همان ابتدا نگران مشکلات پیش رو باشید. بسیاری از نگرانیهای ما واقعی نیستند. بسیاری از مشکلاتی که پیش آید در زمان خودش قابلحل است. هیچکس از کار زیاد نمیمیرد اما بسیاری به خاطر نگرانی میمیرند!
نگرانی شما را بیمار میکند، وقتتان را تلف میکند، امید را میگیرد و از ادامه مسیر باز خواهد داشت. نگران چیزهایی نباشید که شاید رخ دهند. نگرانی شما امری واقعی است و واقعا شما را بیمار میکند اما آن چیزها هنوز رخ ندادهاند و شاید رخ ندهند. به جلو حرکت کنید. اگر مشکلی رخ داد همان زمان به آن فکر کنید.
۱۱-روی مسائل مثبت تمرکز کنید
روی چیزهایی که میخواهید تمرکز کنید و نه روی چیزهایی که نمیخواهید. ذهن راهی برای رسیدن به آنچه فکر میکنید، پیدا خواهد کرد. پس به چیزهایی که میخواهید، فکر کنید. جان فورد گفته چه فکر کنید که میتوانید کاری را انجام دهید و چه فکر کنید که قادر به انجام نیستید، در هر دو صورت، درست فکر کردهاید! پس فکر کنید که میتوانید به تمام خواستهها و اهدافتان برسید.
۱۲-از افرادی کمک بگیرید که جایی هستند که شما میخواهید به آن برسید.
چرخ را دوباره اختراع نکنید! چرخ اختراع شده است و شما فقط باید یاد بگیرید که چگونه از آن بر اساس نیازتان استفاده کنید.
فقط با کسانی مشورت کنید که دقیقا بهجایی رسیدهاند که شما میخواهید برسند. توصیههای آنها برای شما عملی، موثر و قابل انجام خواهد بود. آنها راجع به مسیر، واقعگرایانه فکر میکنند و دقیقا میدانند که چگونه باید آن را طی کنید. عمل به توصیه آنها باعث سرعت در پیشرفت شما و بالا رفتن احتمال موفقیت شما خواهد شد.
۱۳-از روش سعی و خطا استفاده نکنید.
روش سعی و خطا، زمان و منابع (مثلا بودجه) شما را هدر میدهد. زمان مهم است. پول هم مهم است. زمان حتی مهمتر است چون قابل بازیابی نیست.
تلاشهای مکرر و متفاوت برای آنکه به هدف برسید، روش خوبی برای حفظ زمان و منابع نیست.
۱۴-برای رسیدن به اهداف، هم مهارتهای سخت و هم مهارتهای ظریف خود را دریابید.
مهارت سخت و ظریف ترجمهای از Hard skill/soft skill است. مهارتهای انسان به دودسته تقسیم میشوند، برخی از آنها قابلسنجش و کمی هستند و میتوان آنها را یاد گرفت و یاد داد: مثل درجه علمی، مدرک، سرعت خواندن و نوشتن، مهارت برنامهنویسی کامپیوتر، مهارتهای تکنیکی عکاسی. در مقابل، مهارتهای ظریف، مهارتهایی هستند که قابلسنجش یا کمینمودن نیستند، بهسادگی مهارتهای سخت قابل آموختن نیستند و بستگی به فرد دارند: مثل قدرت ارتباط با دیگران، انعطافپذیری، مدیریت زمان، توانایی رهبری دیگران، دید شخصی در هنر، خلاقیت در هنر و …
به مجموعه این مهارتهای ظریف در انسان EQ یا Emotional Intelligence Quotient گفته میشود (بهره هوشی احساسی)
برای رسیدن به اهداف، باید روی هر دودسته از مهارتهای خود تاکید داشته باشید. هر دسته قسمتی از کار را برای شما انجام خواهند داد. باید خودتان را بشناسید و مهارتهای خود را بدانید. گاهی ممکن است در یک نوع از مهارت نقص داشته باشد ولی مهارت دیگر، شما را به جلو ببرد.
۱۵- جمعبندی
هیچکس کامل نیست؛ اما اگر درست عمل کنیم میتوانیم موفق شویم. آنهایی که موفق شدهاند نیز انسانهای بیعیب و نقصی نبودهاند، اما درست عمل کردهاند و مسیر رسیدن به هدف را بهدرستی طی کردهاند. اگر میخواهیم در پایان سال ۹۴، موفق باشیم و به چند هدف رسیده باشیم، گریزی نیست مگر تعیین صحیح اهداف بر اساس دید شخصی، تعیین معیارهای موفقیت، زمانبندی، کمیکردن و دوری کردن از نگرانی.
امید که در تعطیلات فروردین ۹۵، به چند هدف مهم خود در عکاسی رسیده باشید و مشغول تهیه اهداف برای سال بعد باشید.
منبع: سایت عکاسی /Akkasee.com
ممنون . . . خیلی مفید و پربار بود کمتر کسی دیدم که برای عکاسی سال جدیدش برنامه ریزی کنه . . . . اما من از الان میخوام برنامه ریزی کنم . . . ممنون از سایت خوبتون
Comments are closed.